
رهروان ولایت ـ در طول تاریخ، جبههی حق و پیروان آن، همیشه گرفتار دشواریهای بسیار و تنگناهای فراوان بودند. ترویج فرمان پروردگار و پافشاری بر آن، نتیجهاش برچیدهشدن بساط ظلم، شهوترانی و هرزگی است و این، هیچگاه به مذاق ظالمان و شهوتپرستان، خوشایند نیست. دنیا و لذات دنیوی، برای دنیاپرستان، عبارت است از همهچیز؛ و اگر همهچیزِ یک شخص، مورد تهدید قرار گیرد معلوم است که او نهایت سعیِ خود را برای برداشتنِ موانعِ موجود خواهد کرد. جنایات فجیع و اعمال شنیعی که از سوی مفسدان و فاجران، همیشه گریبانگیرِ حقطلبان بوده و هست، حاصل همین تقلّا و کوشش اهالی جبههی باطل است.
اما تمام این خباثتها و رذالتها نتوانست خللی در عزم و ارادهی اشخاص پاکطینت و خداجو بوجود آورد. اشخاصی که درست در نقطهی مقابل باطل، قرار دارند و سعادت حقیقی و خوشبختی واقعی را نه در خوشیهای ناپایدار دنیا، بلکه در عمل به دستورات الهی و کسب رضایت حضرت حق (جلوعلا) میدانند. این اعتقاد مقدس و ارادهی برآمده از آن، همان عاملی است که سبب شده تا علیرغم تمام کارشکنیها و شیطنتها، همچنان جبههی حق در صحنه بماند و به حرکت و رشد خود ادامه دهد.
از جمله سرسلسلسهجنبانها و رهبران جبههی حق، وجود مبارک و مقدس امام هادی(علیهالسلام) است که با وجود معاصربودن با خبیثترین حاکمان جور، هیچگاه از تلاش خود برای اعتلای کلمهی حق و خاموشکردن چراغ باطل، دست نکشید. «حضرت هادى (عليهالسلام) 42سال عمر كردند كه بيست سالش را در سامرا بودند ... در همين شهر سامرا عدهى قابل توجهى از بزرگان شيعه در زمان امام هادى(عليهالسلام) جمع شدند و حضرت توانست آنها را اداره كند و به وسيلهى آنها پيام امامت را به سرتاسر دنياى اسلام -با نامهنگارى و ... - برساند. اين شبكههاى شيعه در قم، خراسان، رى، مدينه، يمن و در مناطق دوردست و در همهى اقطار دنيا را همين عده توانستند رواج بدهند و روزبروز تعداد افرادى را كه مؤمن به اين مكتب هستند، زيادتر كنند. امام هادى همهى اين كارها را در زير برق شمشير تيز و خونريز همان شش خليفه[1] و علىرغم آنها انجام داده است. حديث معروفى دربارهى وفات حضرت هادى (عليهالسلام) هست كه از عبارت آن معلوم مىشود كه عدهى قابل توجهى از شيعيان در سامرا جمع شده بودند؛ بهگونهاى كه دستگاه خلافت هم آنها را نمىشناخت؛ چون اگر مىشناخت همهشان را تارومار مىكرد؛ اما اين عده چون شبكهى قوىاى به وجود آورده بودند، دستگاه خلافت نمىتوانست به آنها دسترسى پيدا كند.»[2]
اگر امروز رنگ و بویی از اسلام ناب محمدی(صلیاللهعلیهوآله) در اختیار ماست و در دنیا خودنمایی میکند همهاش حاصل تلاشهای ائمهی معصومین(علیهمالسلام) است که حتی در بدترین شرایط هم دست از ترویج و تثبیت دین خدا برنداشتند «و الّا دينى كه در رأسش متوكل و معتز و معتصم و مأمون باشد و علمايش اشخاصى باشند مثل يحيىبناكثم كه...از فساق و فجار درجه يكِ علنى بودند،[3] اصلاً نبايد بماند؛ بايد همان روزها...تمام مىشد. اين مجاهدت و تلاش ائمه(عليهمالسلام) نه فقط تشيع بلكه قرآن، اسلام و معارف دينى را حفظ كرد؛ اين است خاصيت بندگان خالص و مخلص و اولياى خدا.»[4]
و امروز اگرچه دنیای کفر و استکبار، تمام توان و نیروی خود را برای درهمشکستن هستی، هیبت و حیثیت اسلام و مسلمین بکارگرفته است و در اینراه، از هیچ عملی مثل جنگ و تحریم و ترور هم دریغ نمیکند اما باید توجه کرد که با داشتن الگویی مثل حضرت امام علیبنمحمد النقی (علیهماالسلام) نباید یأس را به دل راه داد و ناامید شد؛ بلکه باید کمر همت بست و با تلاش فراوان و توکل بر پروردگار، راه پیروزی را از میان مشکلات و سختیها پیدا کرد و بهسوی آن حرکت نمود. و این همان رویّه و شیوهای است که سبب شد اسلام عزیز بماند و در قرن کنونی هم پرتوافشانی کند. چرا که «اگر اسلام، انسانهاى كمربسته نداشت، نمىتوانست بعد از هزار و دويست، سيصد سال، تازه زنده شود و بيدارى اسلامى به وجود بيايد؛ بايد يواشيواش از بين مىرفت. اگر اسلام كسانى را نداشت كه بعد از پيغمبر، اين معارف عظيم را در ذهن تاريخ بشرى و در تاريخ اسلامى نهادينه كنند، بايد از بين مىرفت؛ تمام مىشد و اصلاً هيچ چيزش نمىماند؛ اگر هم مىماند، از معارف چيزى باقى نمىماند؛ مثل مسيحيت و يهوديتى كه حالا از معارف اصلىِشان تقريباً هيچ چيز باقى نمانده است.»[5]
-----------------------------
پینوشت:
1- امام هادی(علیهالسلام) در مدت امامت خود با چند تن از خلفای عباسی هم عصر بود که به ترتیب زمان عبارت اند از: معتصم، برادر مأمون (۲۱۷ – ۲۲۷)، واثق، پسر معتصم (۲۲۷ – ۲۳۲) متوکل، برادر واثق (۲۳۲ – ۲۴۸)، منتصر، پسر متوکل (۶ ماه)، مستعین، پسر عموی منتصر (۲۴۸ – ۲۵۲)، معتز، پسر دیگر متوکل (۲۵۲ – ۲۵۵). (پیشوایی، مهدی، سیرۀ پیشوایان، ص ۵۶۸)
از میان خلفای عباسی، «متوکل» از همه بیشتر با امام هادی(علیهالسلام) معاصر بوده است و بیشترین اذیت و آزار و ظلم نیز از ناحیۀ او متوجه امام(علیهالسلام) بوده است. یکی از بزرگترین جنایات او این بود که در سال ۲۳۶ق دستور داد: آرامگاه سرور شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین(علیهالسلام) و بناهاى اطراف آن ویران، و زمین پیرامون آن کشت شود و نیز در اطراف آن، پاسگاههایى برقرار ساخت تا از زیارت آن حضرت جلوگیرى کند. گویا هیچ یک از مسلمانان، حاضر به تخریب قبر امام حسین(علیهالسلام) نبوده است؛ زیرا او این کار را توسط شخصى بنام «دیزج» انجام داد که یهودى الأصل بود. متوکل اعلام کرد: رفتن به زیارت حسین بن على ممنوع است و اگر کسى به زیارت او برود، مجازات خواهد شد. (ابو الفرج اصفهانی، على بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص ۴۷۸)
2- مقام معظم رهبری، 30 مرداد 1383
3- ثعالبی از علماي بهنام اهل سنت و متوفاي 420، کتابی دربارهی القاب مشهور دارد؛ وی در اين کتاب، مشهورترين شخص در لواط را «يحيیبناکثم» معرفی میکند و مینویسد: اگر او جوانی را میديد که با دل او بازی میکند، بر بدنش رعشه افتاده و آب دهانش به راه افتاده و چشمانش برق میزد! وی در خانهی خويش بهجز نوجوانان (ريش در نياورده) خوش سيما به کار نمیگرفت و ميگفت: خداوند اهل بهشت را که از ايشان راضی است چنين نعمت داده است که جوانان خوش سيما برايشان خدمت ميکنند؛ زيرا ايشان بهتر از کنيزکان هستند؛ چرا من اين نعمت و کرامت را در اين دنيا نطلبم؟. ( ثمار القلوب في المضاف والمنسوب ج1 ص156 ش 221). مطالب مشابهای در مورد همین شخص در دیگر منابع اهلسنت هم آمده است: سير أعلام النبلاء ج12 ص10- تهذيب التهذيب ج11 ص160 - تهذيب الكمال ج31 ص211 - تاريخ مدينة دمشق ج64 ص83.
4- مقام معظم رهبری، 30 مرداد 1383
5- همان
نظرات
سلام ممنون از حضورتون سپاس
سلام، با تشکر از شما
"مجاهدت زیر برق شمشير خونريز شش خليفه"
با آدرس:http://harfeto.ir/?q=node/41784
در سایت "حرف تو" انتشار یافت.
چشم به راه مطالب خوب شما هستیم.
هدیه سایت "حرف تو" به شما: امام خامنه ای: ما به کوری چشم سران اردوگاه استکبار و نظام سلطه، این راه را با قوت و ارادهٔ راسخ دنبال خواهیم کرد و پیشرفت رشکآور ملت بزرگ خود را به رخ دشمنان عنود و حسود خواهیم کشید.
یا علی
سلام...
ممنون بابت مطلب.....
شهادت امام علی النقی(ع)تسلیت.........التماس دعا
متن مفیدوجالبی بود....
ان شاءالله ره رو صادق این بزرگواران باشیم....