- همسر شاه مملکت، آزادانه با مرد دیگری ارتباط داشت و شاه هم باخبر بود و کاری نمیکرد!

یکی از ارکان مهم فساد دربار پس از شاه، همسرش فرح بود! ارتباط آشکار فرح دیبا با فریدون جوادی از لکههای ننگ زندگی ملکهی دربار به حساب میآمد.
احمدعلی مسعود انصاری، پسرخاله فرح و از درباریان شاه بود که متوجه ارتباط غیرعادی فرح و جوادی شد. او ابتدا سعی کرد جوادی را از عواقب این کار بترساند ولی چون فایده نداشت، موضوع را با خالهی خود -مادر فرح- در میان گذاشت که منجر به اعتراض فرح به انصاری شد و به او گفت: «حالا دیگر برای مادرم درباره رفتار من جاسوسی میکنی؟!»[1]
فرح به هیچ وجه از رفتار خود دست نکشید بلکه فقط رابطهاش با انصاری شکرآب شد و مراقب بود که وقتی انصاری نزد شاه است، سر و کلهی جوادی آنطرفها پیدا نشود!
یک بار درشکارگاه خجیر، یکی ازسـربازان گـارد، فرح وجوادی را درحالت خاصی(!) دیده بود و موضوع را به فرمانده اطلاع داد و گفته بود: ماخیال میکردیم از یک زن عفیفه نگهبانی میکنیم؛ نمی دانستیم اینطور مسائلی هم در میان است! بعدا این سرباز را از گارد، اخراج کردند و هشدار دادند که اگر موضوع درز کند سرش را به باد میدهد. برای حقالسکوت هم یک دهنه مغازه خریدند که به کاسبی مشغول باشد و صدایش در نیاید![2]
ماجرای ارتباط فرح و فریدون همچنان با قوت(!) ادامه پیدا کرد و حتی شاه هم از آن اطلاع داشت! وقتی شاه از ایران فرار کرد و مدتی را در مکزیک به سر میبرد پیشخدمت و ماساژور مخصوص شاه به نام الیاسی به او میگوید: «اعلیحضرت! این درست است که شهبانو دوست پسر داشته باشد؟!» همین مساله باعث شد تا با دخالت فرح، الیاسی اخراج شود! وقاحت و بیشرمی فرح انتها نداشت و حتی زمانی که شاه در بیمارستان معادی قاهره در مصر بستری بود جوادی و فرح، شبها در اتاق انتظارخصوصی بیمارسـتان باهم به سر میبردند!
احمدعلی مسعود انصاری میگوید من طاقت نیاوردم و مستقیما به فرح اعتراض کردم که به دوستانتان بگوئید جلوی خود و کارهایشان را بگیرند. اما با کمال تعجب، فرح پاسخ داد: اینها اختیار پائین تنه خودشان را دارند و به کسی مربوط نیست![3]
خلاصه اینکه اینها فقط گوشهای از فساد دربار پهلوی بود که فرح و فریدون بازیگرانش بودند و شاه هم با وجود اطلاع، کاری انجام نمیداد!
پینوشت:
[1] احمدعلی مسعودانصاری، پس از سقوط، ص 82
[2] همان، ص 172
[3] همان، ص 173